Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از الجزیره  CHP در نشانه‌ای از اینکه ترکیه امروزی چقدر نسبت به گذشته تغییر کرده است، اکنون وعده داده است که در صورت پیروزی در انتخابات امروز ترکیه حق پوشیدن روسری را محفوظ نگاه خواهد داشت.

این تغییر موضع حزب جمهوریخواه خلق ترکیه بخشی از تلاش این حزب برای گسترده‌تر کردن ائتلافش است تا بخش‌های بزرگی از جامعه ترکیه که محافظه‌کار و مذهبی هستند، به آن وارد شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زمانی برای زنان ترکیه که حجاب یا روسری اسلامی دارند* زندگی در فضای عمومی تقریبا ناممکن بود. اما از آغاز دهه ۱۹۸۰ پس از دهه‌ها تلاش دولت برای منصرف کردن زنان از پوشیدن حجاب، ممنوعیتی برای پوشیدن آن در موسسات دولتی برقرار شد که کارکنان دانشگاه‌ها، دانشجویان، وکیلان، سیاستمداران و دیگر افراد شاغل در فضای عمومی را در بر می‌گرفت. در سال ۱۹۹۷ پس از کودتای نظامی که دولت به رهبری اسلامگرایان را سرنگون کرد، این ممنوعیت به طور کامل به اجرا در آمد و این ممنوعیت درازمدت تنها در سال ۲۰۱۳ بوسیله حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) به ریاست رجب طیب اردوغان که در آن هنگام نخست‌وزیر بود، برداشته شد.

زنان محجبه اکنون در راهپیمایی حزب جمهوریخواه خلق، در پوسترهای انتخاباتی این حزب و حتی در میان سیاستمداران آن دیده می‌شوند.

محجبه‌هایی که به اردوغان رای نمی‌دهند

اسین، یکی از کارکنان یک سالن زیبایی در منطقه کاراکوی استانبول که حجاب دارد، می‌گوید:‌«CHP موضعش درباره آزادی مذهبی را تعدیل کرده است. آنها دیگر امروز جرات ندارند آن ممنوعیت را بازگردانند. افراد امروز تحصیلات بالاتری دارند و از حقوقشان آگاه هستند.»

این زن ۴۱ ساله از جمله افرادی بود که تصمی گرفت به خاطر ممنوعیت حجاب دانشگاه را ترک کند و از خانه به تحصیل بپردازد. او می‌گوید به همین علت است که به حزب عدالت و توسعه رای داده است و در نهایت برای هشت برای این حزب کار کرده است.

اما طعنه‌آمیز این است که اسین اکنون تصمیم گرفته است که در انتخابات روز یکشنیه یا رای ندهد یا به حزب جمهوریخواه خلق (CHP) رای دهد، تا مانع از به پیروزی رسیدن حزب عدالت و توسعه (AKP) شود. او می‌گوید: «آنها (حزب عدالت و توسعه) حجاب را سیاسی کرده‌اند تا رای بیشتری به دست آورند. آنها برای به دست آوردن رای بیشتر هر کاری می‌کنند.»

سوگی ۵۰ ساله که در کنار او ایستاده است یک کارمند بازنشسته خدمات اجتماعی است و او هم روسری به سر دارد، می‌گوید: «فکر نمی‌کنم CHP به شیوه قدیمی‌اش بازگردد. آنها به حق زنان برای پوشیدن حجاب احترام خواهند گذاشت.»

آیا تغییر موضع حزب سکولار درباره حجاب واقعی است؟

اما همه افراد از این تغییر لحن CHP قانع نشده‌اند. فاطمه که دانشگاهی است و هنگامی که به خاطر انتخابش برای به سر کردن روسری احساس کردن از جامعه دانشگاهی طرد شده است، ترکیه را به مقصد ایالات متحده ترک کرد.

او می‌گوید: «این موضوعی صدها ساله نیست. این موضوعی است تازه در حد سن من و دوستان من و مادارن و خاله‌هایم. من فکر نمی‌کنم که این تغییر موضع درباره روسری به ناگهان همه پیش‌داوری‌ها و موضعگیری‌های افراد در برابر یکدیگر را زدوده باشد.»

فاطمه می‌گوید باور ندارد که CHP از صمیم قلب موضعش را عوض کرده باشد.

او می‌گوید: «من نمی‌توانم به ناگهان باور کنم که این موضع سیاسی جدید از من محافظت خواهد کرد. من اعتقاد ندارم که آنها عوض شده باشند. دست کم آنها من را درباره تغییر عقیده‌شان قانع نکرده‌اند.»

کد خبر 760451 برچسب‌ها انتخابات ترکیه ترکیه - رجب طیب اردوغان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: انتخابات ترکیه ترکیه رجب طیب اردوغان عدالت و توسعه او می گوید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۰۷۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • راهکارهای رئیس کمیسیون اقتصادی برای تعدیل قیمت خودرو؛از واردات تا کاهش قیمت بهای تمام شده
  • واکنش رئیس صدا و سیما به ممنوعیت پخش «حشاشین»
  • نرخ بیکاری بزرگترین اقتصاد اروپا چه میزان است؟
  • ممنوعیت حجاب در المپیک پاریس برای زنان فرانسه!
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • پرسپولیس دست از سر بازیکن سپاهان برنمی‌دارد
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • اشغال‌گران از سیاست مداخله در افغانستان و منطقه دست برنمی‌دارند
  • ممنوعیت فروش لباس‌های نامتعارف در واحد‌های تجاری